بعد از گذشت یک سال از اظهارات اشتباه جان کری، استقبال باشکوه جوانان از شهید حججی، بار دیگر، صحت سخنان رهبرانقلاب را مشخص کرد
پیروز جنگ روایتها
۱. بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان در ماه رمضان سال گذشته، یک فراز مهم داشت، آنجا که ایشان پیرامون موضع جان کری دربارهی جوان ایرانی چنین میگویند: «فلان خبرنگار اروپایی یا آمریکایی میآید ایران، بعد هم میرود به جان کری گزارش میدهد، او هم میگوید … که بله، کسانی که از ایران میآیند، به من خبر میدهند که جوانهای ایرانی در کافیشاپها مینشینند، قهوه میخورند و راجع به آیندهی کشورشان حرف میزنند؛ دلش خوش است! حالا [اینکه] چند تا کافیشاپ را رفتهاند دیدهاند، بنده خبر ندارم؛ حالا گیرم بیستتا، سی تا، پنجاهتا کافیشاپ [را هم دیدهاند]… او حالا دلش خوش است و در یک مصاحبه یا در یک گزارش، به یک مرکز رسمی میگوید… و در دنیا پخش میشود. خب حالا در مقابل این اگر هزاران دانشجوی مؤمن مسلمان دربارهی فلان مسئلهای که آن آقا رویش حسّاسیت دارد اعلام موضع کنند، ببینید چه اثری میکند. بله، او منتقل نمیکند آن را، منعکس نمیکند امّا خودش میفهمد… اخبار انقلابی را رسانههای دنیا منتشر نمیکنند، میگویم آنهایی که باید بفهمند میفهمند و به آنهایی که باید برسد میرسد.»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲)
۲. واقعیت آن است که در جهان امروز ما، افکار عمومی با روایتهایی که از موضوعات مختلف دریافت میکند، به دنبال جهتیابی در زندگی خود است. آنهایی که توان شکلدهی به افکار عمومی و اثرگذاری بر آن را دارند، نشانههای سازگار با زاویهی دید خود را برجسته میکنند؛ اما این امر نمیتواند بهکلی فارغ از واقعیتهای خارجی صورت بگیرد. وقتیکه یک پدیدهی عینی اثرگذار بر ذهن و احساس جامعه رخ میدهد، این کشاکش خود را در قالب بیتفاوتی، کوچکنمایی یا برجستهسازی نشان میدهد. در این میان، برخی واقعیتها چنان روشن و سنگین خود را بر ما آشکار میکنند که از سطح “نشانهها” فراتر میروند و به “حجیت” میرسند؛ یعنی به “روایتها” جهت میدهند، جایگاه دیگر نشانهها را تعیین میکنند و ابزاری برای عیارسنجی دیگر تحلیلها هستند.
۳. شهادت محسن حججی در تابستان امسال را باید از این سنخ واقعیتها دانست. محسن حججی که از نسل سوم جوانان پرورشیافته در دامان انقلاب اسلامی بهشمار میرود، با شهادت خود موج اجتماعی فراگیری در ایران پدید آورد که در نوع خود قابل مطالعه است. از هنگام اعلام شهادت او اقشار اجتماعی گوناگون به سوگ نشستند و به ابراز احساسات عمیق پرداختند. در مراسم تشییع باشکوهش در مشهد و تهران و اصفهان و نجفآباد نیز همین تنوع اجتماعی در استقبال از او دیده میشود. در کشاکش نظام سلطه و نظام اسلامی و در میانهی روزمرگیها، نارساییها و دلزدگیها، ناگهان حجتی بر حقانیت راه انقلاب اسلامی، در قالب شهادت محسن حججی نمایان میشود و “چشم رویشبین” مردم را به روی واقعیتهایی که عکس القائات دشمنان نظام اسلامی است، باز میکند. دشمنان با دیدن چند جوان ایرانی که در کافیشاپهای تهران از انقلاب و نظام و امام و رهبری بدگویی میکنند ذوقزده شده و از امید خود به ناکامی جمهوری اسلامی در انتقال ارزشهای دینی ـ انقلابی پرده برمیدارند و به ریزشها دل میبندند. رسانههای آمریکایی اصرار دارند که جوان ایرانی را در حال گذار به هنجارهای زندگی غیردینی و غیرانقلابی در غرب نشان دهند و حتی باراک اوباما رئیسجمهور سابق ایالاتمتحده در گفتوگو با نشریه میک از امید خود به تغییر در ذهنیت رهبران ایران از طریق تحول نسل جوان ایرانی میگوید.
محسن حججی اما با شهادت خود، درست همینگونه تصویرسازی وارونه از “جوان ایرانی” امروزی را به هم میزند؛ اگرچه سران نظام سلطه به این واقعیت اشارهای نمیکنند اما بدون شک در محاسبات آنها اثرگذار خواهد بود. از اینسو، رهبر انقلاب نیز که «مدیریت رویشها» را بر اساس کارویژهی رهبری خود بر عهده دارند، با یادکرد چندباره از حجت شدن «شهید محسن» و با شرکت در طلیعه مراسم تشییع و دیدار با خانواده این شهید، آگاهانه به هنجارسازی از این پدیده میپردازند.
۴. نبرد امروز، همچنان «جنگ روایتها» ست؛ در این جنگ نشانههای متنوع و متعدد هرکدام جایگاهی در دل روایتهای گوناگون مییابند اما حجتها فراتر از نشانهها به ما میگویند آینده از آن کدام جبهه خواهد بود و جهتگیری اساسی جوانان ایرانی به کدام سو است؟ جذب دلهای بخش زیادی از جوانان – حتی آنهایی که «زندگیشان در ظاهر تناسبی با جهاد و شهادت ندارد»(۱۳۹۶/۰۷/۱۱) به شهید حججی نشان داد که «اگر کمیت و کیفیت جوانان انقلابی از دههی ۶۰ بیشتر نباشد، کمتر نیست.»(۱۳۹۶/۰۷/۱۱) دههای که دورهی اوج تجلی ارزشهای دینی و انقلابی به شمار میرود.